Monday, October 31, 2011

Fruit in Backyard

































حياط خلوت

Friday, October 28, 2011

fog in mountain













































امروز لب پنجره ايستاده بودم و به اين منظره زيبا در کوه نگاه مي کردم, عکسي گرفتم که منظره اول است رفتم از پنجره يي ديگر منظره اي را ببينم که ديدم فوري مه دارد بالا مي آيد برگشتم به سمت همان پنجره اول ديدم مه شد کلا يک دقيقه به طول نکشيد و منظره دوم که مه بالا آمد را گرفتم. امروز مه و باران واقعا مناظر زيبايي را در کوه هاي شمالي تهران رقم زدند. طبيعيت پاييزي و برگ هاي شسته شده و براق و رنگارنگ به همراه هواي مه آلودي که دائما در رفت و برگشت بود و باراني که اصلا قطع     نمي شد, روز زيبايي بود 

Thursday, October 27, 2011

autumn and tehran پاييز در ارتفاعات تهران

































اينجا بر فراز تهران؛
 طبيعت پاييزي کوه هاي شمالي تهران 

Wednesday, October 26, 2011

notebook




























صحنه حادثه پر از سياهي است ؛ اينجا فقط دفتري سپيد مانده از ننگاشتن
اينجا دفتري منتظر مانده که مثل صحنه سياه شود
اينجا خاطري ورق خورده تا يادآوري کند همه چيز اين دفتر سپيد است و ننگاشته

Tuesday, October 25, 2011

Monday, October 24, 2011

period زمان






























زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت

زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت

زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت

آخ . زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت

Sunday, October 23, 2011

ziya movahed گزارش تصويري از نشست ضيا موحد در شهرکتاب
































 
در سلسله نشست هاي گفتگو و ديدار با اهل قلم در شهر کتاب مرکزي تهران ، ضيا موحد به بهانه انتشار کتاب شعر دو زبانه  آوازهاي آبي مهمان شهروندان مشتاق به ادبيات و فرهنگ شده بود. ضيا موحد در بخشي از صحبت هاي خود به اين نکته اشاره کرد که: عده اي مي گويند با وجود فضاي جديد ( اينترنت) ديگر کسي سراغي از شعر و شاعري نمي گيرد و به من خرده مي گرفتند که چرا سراغ شعر رفتي؟ خب البته من از سالها پيش شعرگويي را شروع کرده بودم و همانطور که در اين کتاب      مي توانيد مشاهده کنيد بعضي از شهر ها متعلق به دهه 50 شمسي است. به نظر من اتفاقا فضاي اينترنت به شعر کمک مي کند در اين فضاي ميني ماليستي اينترنت،  شعر رونق بهتر و بيشتري مي گيرد. اين استاد فلسفه و منطق  پس از پرسش و پاسخ با علاقمندان خود پيرامون شعر و منطق در خاتمه آخرين شعر خود از کتاب آوازهاي آبي را روخواني کرد. کتاب آوازهاي آبي را انتشارات هرمس چاپ نموده است  .

Saturday, October 22, 2011

fall in afjeh






































پاییز جان ! چه شوم ، چه وحشتناک

اینک ، بر این کناره ی دشت ، اینک

این کوره راه ساکت بی رهرو

آنک ، بر آن کمرکش کوه ، آنک

آن کوچه باغ خلوت و خاموشت

از یاد روزگار فراموشت

پاییز جان ! چه سرد ،‌ چه درد آلود

چون من تو نیز تنها ماندستی

ای فصل فصلهای نگارینم

سرد سکوت خود را بسراییم

پاییزم ! ای قناری غمگینم

شعر از مهدي اخوان ثالث

اين  عکسهاي پاييزي متعلق به آخرين جمعه مهرماه 90 از حومه  تهران, لواسان , ارتفاعات افجه است, پاييزي زيبا که برگ درختان در تنوع  رنگارنگ خود مناظر زيبايي را خلق کرده اند

Wednesday, October 19, 2011

mood






























حوصله اي نيست !


reflection








































انعکاس ابرها در آسمان تهران بر روي برج شيشه اي
اينجا خيابان ولي عصر نرسيده به اتوبان نيايش است

Saturday, October 15, 2011

autumn in mountain






























پاييز بر فراز تهران

Tuesday, October 11, 2011

Monday, October 10, 2011

Sunday, October 9, 2011

Saturday, October 8, 2011

Friday, October 7, 2011

he went








از گلی که نچیده ام عطری سر انگشتانم نیست
خاری در دل است

// شمس لنگرودی 

Wednesday, October 5, 2011

Tuesday, October 4, 2011

dogs in mountain چشمهای آن سگ


























چشمهایش
چشمهایش انگار با آدم حرف می زدند
تمام آن صبح را بر فراز شهر با آنها بودیم, شاید از سر تنهایی یا گرسنگی پیش ما آمده بودند
نان انگور شکلات هوبی ته مانده ظرف خامه خلاصه هر چیزی که فکر می کردیم می خورند به آنها دادیم
در خاتمه وقت برگشتن خیلی جالب بود
وقتی داشتیم بر می گشتیم مسیری طولانی, چند صد متر را با آمدند
انگار داشتند بدرقه می کردند و تشکر
نازنین بودند 

Autumn leaf برگ پاییزی


























زودتر
زودتر از آنکه دوستانشان را ببینند که در حال مرگ هستند فرو افتند
از آن بالا
چون زودتر می میرند سبز می میرند
و نه قرمز ونه زرد و نه نارنجی و نه خشک
زنده زنده سبز و زیبا می میرند
اینها اولین برگ های پاییزی هستند که از همنوعان خود جدا شدند و به مرگ آری گفتند
برگ های پاییزی از پارک قیطریه تهران 

Saturday, October 1, 2011

her hand



























می رسد روزگاری که دیگر نگویی : ای خدای من 


روزگار خلوص محض .
 روزگاری که دیگر نگویی : عشق من .
چرا که عشق بی ثمر شده است .
و چشم ها نمی گریند.
ودست ها تنها کاری پلید می کنند.
و دل پژمرده است.
...
شعر از کارلوس دروموند د آندراده 




برای این عکس هیچ نوشته و شعری به نظرم نرسید جز شعر زیبای کارلوس دروموند د آندرانده که در این عکسم بر روی برگی نوشته شده قابل مشاهده است 






my favorite pictures

    Share/Save/Bookmark
    Subscribe
    Balatarin
    Powered By Blogger