scramble نیمرو

نیمرو در دل طبیعت

old tree

درختی پیر
شکسته ، خشک ، تنها ، گم
نشسته در سکوت ِ وهمناک ِ دشت
نگاهش دور
فسرده در غروب ِ مرده ی دلگیر
... و هنگامی که بر می گشت
کلاغی خسته سوی آشیان ِ خویش
غم آور بر سر ِ آن شاخه های خشک
فروغ ِ واپسین ِ خنده ی خورشید
شد خاموش

// هوشنگ ابتهاج

nezam aabad نظام آباد

عکسهایی از منطقه نظام آباد تهران که جزو فرسوده ترین بافت های مسکونی تهران است با کوچه هایی تنگ و خانه هایی کوچک و قدیمی . نظام آباد تهران علاوه بر این مشکلات از کمبود فضای سبز، رفاهی و آموزشی بشدت رنج می برد

kidney of sale آگهی فروش کلیه

this picture is about kidney selling on wall in tehran

 درد همین جاست،

اینجا بوستان نهم خیابان پاسداران است با آگهی های فراوانی که بر دیوار نقش بسته اند و خواهان فروش کلیه هستند، چند متر آنطرف تر هم بیمارستان لبافی نژاد است اما این آگهی های دستی مردم روی دیوار این کوچه تصویر تلخی را به عابران و این کوچه میدهد. 

Abschneiden با من بمون تنها نرو

من فکر چشم های تو ام

تو بی خیال قلب من

با من بمون تنها نرو

قید همه چی رو نزن

دیگه فکر نمیکنم

که یک روزی بر میگردی

به چه قیمتی من رو

 به خودت وابسته کردی؟

انقدر غمم زیاده

که دارم میسوزم این جا

ولی تو خیالتم نیست

که دارم می میرم این جا

قلب من آروم نمیشه

از روزی که رفتی بی من

دیگه برگشتی نداره

میدونم دلگیری از من

دیگه برگشتی نداره می دونم دلگیری از من

ashura day in tehran

about moharram look at the my picture

عکسی از خیمه سوزی لشگر عبیدالله 

این نمایش بصری خیمه سوزی و حضور نمایشی لشگر عبیدالله  و خانواده بنی هاشم هر ساله در چهارراه گلوبندک تهران تقاطع خیابان خیام و پانزده خرداد در ظهر عاشورا تکرار می شود اما از زیبایی اش نمی کاهد چنانکه هزاران نفر را به تماشای آن و ده ها عکاس را برای ثبت این نمایش هر ساله به این منطقه تهران می کساند

tasoua day روز تاسوعا

خورشید غروب می کند و ماه نظاره می کند غروب تاسوعا را
عکس از خیابان پانزده خرداد

mousavai in etemad e melli newspaper خاطراتِ ...

در میان روزنامه ها به دنبال چیزی بودم چشمم افتاد به این عکس به این روزنامه به آن روزها
زما می گذرد و زمان خیلی چیز ها را ثابت می کند ، یادگاری می گذارمش اینجا برای سالیانی بعد
عکس از روزنامه توقیف شده اعتماد ملی در 31 خرداد 88

air pollution

صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
...
من دلم سخت گرفته است ا این
مهمانخانه ی مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته
انداخته است
مشتی خواب آلود چند تا ناهموار چند تا ناهشیار
// شعر از نیما یوشیج + خواننده این شعر فرهاد مهراد

عکسها مربوط میشه به امروز یکشنبه 21 آذر 89 از ولنجک که بخشی از شهر تهران مشخص است، در این عکسها به خوبی زشتی بصری شهر تهران مشخص است

season passes عبور فصل ها

گذر ایام و عبور فصل ها
بهار و زمستانی تنگاتنگ هم عبور می کنند و تو همچنان اینجا ایستاده یی و نگاه می کنی

این عکسها مربوط میشه به چهارراه ولی عصر میرداماد جنب ساختمان های اسکان و پایتخت

emamzadeh davoud village

روستای امازاده داوود در زمستانی پر از برف

lone crow

بدون شرح

lahijan autumn

Lahijan or Lahidjan is a city located in the Iranian northern province of Gilan with both traditional and modern architecture. The city, which has an Iranian-European urban structure, is in the southern slope of the Alborz. Its culture and the good condition of the city have made Lahijan a major tourist hub in northern Iran. The city is basically founded on the sediments remaining from big rivers in Gilan, including the Sefid-Rud (White River). Historically, the city was the major business center and of course the capital of East Gilan during the time of special rulers. Lahijan has also been a tourism hub of the Islamic world during different eras in Iran's history

هوش پاییز بود.
ای عجیب قشنگ!
با نگاهی پر از لفظ مرطوب
مثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ،
چشم هایی شبیه حیای مشبک،
پلک های مردد
مثل انگشت های پریشان خواب مسافر!
 ..
در کجاهای پاییزهایی که خواهند آمد
یک دهان مشجر
از سفرهای خوب
حرف خواهد زد ؟
 // سهراب سپهری

پاییز لاهیجان از زیباترین پاییز هایی بود که دیدم، عکس بالا مربوط به پاییز لاهیجان در بلواری کنار تالاب این شهر بود

ایستگاه عفاف

ایستگاه عفاف
مسجدی در اردبیل

brick wall and night

خاطراتت را لای آجرهای دیوار گذاشتم و رفتم

sunset

پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش
شب و از قصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای گریه های آخر من


عکسی از غروب بابلسر

tomate

رنگارنگ شود صفحه ی دلمان همچو این رنگ ها

تصویری که می بینید مربوط میشه به عکسی از گوجه فرنگی های تزئینی و خوردنی در  بازار همدان که  آبان چند سال پیش این رنگ های زیبا رو ثبت کردم

autumn in mountain پاییز کلکچال

 تنها زوالی که در دنیا زیباست زوال طبیعت است
آخرین پاییز زیبایی که دیدیم یادته؟
کلکچال آبان 87

Haraz road جاده هراز

 

همزاد دل است درد دیرینه ی من
اندوه جهان است در ایینه ی من
ای کوه کهن صدای نالیدن توست
این ناله که بر می شود از سینه ی من

هوشنگ ابتهاج

عکس مربوط میشه به منظره یی در جاده هراز در هوایی ابری و مه گرفته که نم نم باران بر جاده باریدن گرفته است

shemshak شمشک

زمستان است و درختان لخت و عور در نفیر باد در عین خاموشی و خواب می رقصند
زمستان است و خانه ها تنها دو رویان روستا هستند که گرما را در سرما محفوظ کردند
زمستان است و کوه ها میزبان بزم سپید آسمانی هستند
زمستان است و برفها تنها مهمان ناخوانده طبیعت هستند که کسی شاکی اش نیست
زمستان است ؟ نه هنوز زمستان نیامده، اما صدای آمدنش آمده

night and beach

یک بار از کنار دریا عبور کردی
یک عمر
امواج
برای بوسیدن جا پایت
می آیند و می روند
// گروس عبدالملکیان

عکس مربوط میشه به شبانه های ساحل در جزیره کیش

attacking unawares

انسان بی آنکه خود بداند گاهی غافلگیر می کند و آن وقت خود به وسیله ی خودش غافلگیر می شود
رضا براهنی 

kaan parish in tehran پاییز در محله کن تهران

 

توشه یی از بهاران ندارم،
یادگاری ز یاران ندارم،
گرد خاموشی و خستگی،
روی قلبم نشسته،
همچو خزان خموش و زرد،
... در ره تو نشسته ام
تا تو مگر قدم نهی
باز به چشم خسته ام


شعر از امیرحسین سام
عکسها مربوط به پاییز محله کن تهران است، کوچه باغهای محله کن تهران در پاییز واقعا دیدنی است خصوصا با باغهای مملو از خرمالو، تهران هنوز محله هایی برای نمایش پاییز را در خود  دارد

stream جویبار

     















   

بوی جوی مولیان آید همی                  یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او                  زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست      خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی          میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخارا بوستان        سرو سوی بوستان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان      سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی          گر به گنج اندر زیان آید همی

شعر از رودکی

chitgar park پارک چیتگر

عکسهایی از پارک جنگلی چیتگر در ماه آبان را می بینید که ردای پاییزی به تن کرده

autumn پاییز زیبا در طبیعت آهار شکرآب

از چهره طبیعت افسونکار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه های حسرت و ماتم را
پاییز ای مسافر خاک آلوده
در دامنت چه چیز نهان داری
جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری
جز غم چه میدهد به دل شاعر
سنگین غروب تیره و خاموشت ؟
جز سردی و ملال چه میبخشد
بر جان دردمند من آغوشت ؟
در دامن سکوت غم افزایت
اندوه خفته می دهد آزارم
آن آرزوی گمشده می رقصد
در پرده های مبهم پندارم
پاییز ای سرود خیال انگیز
پاییز ای ترانه محنت بار
پاییز ای تبسم افسرده
بر چهره طبیعت افسونکار
 // فروغ فرخزاد
اینجا طبیعت زیبای آهار شکرآب است در کوچه باغهای آلبالو گیلاس که همگی به زردی گراییدند، به قول مهدی اخوان ثالث پاییز پادشاه فصل هاست،

holy shrine in shiraz

آرامگاه و زیارتگاه شاهچراغ در شیراز

تاريخچه آرامگاه احمدبن موسی

در سال ۷۴۵ (ه.ق) مادر شاه شيخ ابواسحاق اينجو پادشاه فارس، ملكه تاشی خاتون اقدامات نيكويي بر بارگاه آن حضرت انجام داد. اين بانوي نيكوكار، اقدام به بهسازي بارگاه كرد و در عرض ۵ سال از سال ۷۴۵ تا ۷۵۰ (ه.ق) آرامگاهي وسيع و گنبدي بلند بر آن ساخت. همچنين در جنب آرامگاه، مدرسه‌ای وسيع بنا كرد. او همچنين تعداد زيادي از مغازه‌های بازار نزديك حرم و ملك ميمند فارس را وقف بر اين آستان مقدس كرد. ابن بطوطه جهانگرد مراكشي كه در سال ۷۴۸ (ه.ق) براي بار دوم به شيراز سفر كرده، در سفرنامه خود درباره اقدامات ملكه تاشی خاتون و توصيف آرامگاه، چنين نوشته است: اين آرامگاه در نظر شيرازی ها احترام تمام دارد و مردم برای تبرك و توسل به زيارتش می‌روند. تاشي خاتون، مادر شاه ابواسحاق، در جوار اين بقعه بزرگ، مدرسه و زاويه اي ساخته است كه در آن به اطعام مسافران می‌پردازند و عده اي از قاريان پيوسته بر سر تربت امامزاده، قرآن می‌خوانند شب هاي دوشنبه، خاتون به زيارت آرامگاه می‌آيد و در آن شب قضات و فقها و سادات شيراز نيز حاضر می‌شوند. اين جمعيت در بقعه جمه می‌شوند و با آهنگ خوش به قرائت قرآن مشغول می‌شوند. خوراك و ميوه به مردم داده م يشود و پس از صرف طعام، واعظ، بالاي منبر می‌رود و تمام اين كارها در بين نماز عصر و شام انجام می‌گيرد.

برای ادامه متن روی متن کلیک کنید

conversation

گاهی هم صلح را بازداشت کنیم و بفرستیم به میدان جنگ بگذاریم که لمس کند وحشت مردن و خون سرخ و گرم
احمدرضا احمدی 

worker کارگر

خودت را آنچنان بساز تا بتوانی بازیگر خوب و لایق این نمایشی باشی که قلم تقدیر در صحنه ی این زمین برای فرزند آدمی نوشته است.
دکتر علی شریعتی

barbecue کباب

کبابی که مشاهده می کنید جوجه کباب نیست بلکه کباب بوقلمون است ، بوقلمون گوشت قرمز نیست و به نسبت مرغ از گوشت خوبی برخورداره قیمتشم مناسبه ، حتما تهیه کنید و نوش جان

bifid شکافته

سن و سال که بالا برود خطر شکافته شدن دل بیشتر می شود
آدمی تنها تر می شود خسته تر می شود دیگر هیچکس دور و برش نیست
فرسوده تر می شود در دل ایام
و در نهایت ممکن است دل آدمی از این همه تنهایی و درد شکافته شود
کاش حداقل اگر قرار است دل آدمی شکافته شود چونان این درخت مسن با آن تنه شکافته شده زنده و سبز باقی بماند

laughing

حزن شیرینی كه هم درد است و هم درمان درد
سایه افكن شد به روح آسمان پیمای من
خنده كردم بر جبین صبح با قلبی حزین
خنده ای ، اما پریشان خنده ای بی اختیار

// شعری از اخوان ثالت

larijan لاریجان

پاييز لاريجان واقعا زيباست ؛ توصيه مي كنم در اين چند هفته حتما به لاريجان سر بزنيد و از طبيعت زيباي كوچه باغ ها و آب گرم ش لذت ببريد

نور؛ شب ، خیابان های تهران light , night and tehran street s