Tuesday, January 4, 2011

dehisce شکفتن

















روزی که تو را بی توجه از نگاه های عابران کوچه از میان انبوه گیاهان هرس شده برداشتم، بی آنکه برایم مهم باشد مردم چه فکری در موردم می کنند که از میان انبوده شاخ و برگ های توی کوچه تو را جدا کردم آوردم خانه در کنج دکور بنشینی و آب در رگ هایت دوباره جاری شود، آن روز فکر نمی کردم گل به من هدیه بدهی، ممنون دوست خوبم
آه که چه زیبایی ، آه که آدم معنی زندگی را از تو می فهمد....

No comments:

Post a Comment

my favorite pictures

    Share/Save/Bookmark
    Subscribe
    Balatarin
    Powered By Blogger