ghajarboy picture
Thursday, May 24, 2012
His eyes
باران نم نم می بارید
نزدیک در خانه شدم
دیدم چشمانش را به چشمانم دوخته
چشمهایش
چشمهایش حرفی داشت برای گفتن
ساکت و آرام بدون اینکه بلند شود منتظر مانده بود تا بروم
// روستای زعفرانیه ، خراسان رضوی
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
my favorite pictures
Subscribe To
Posts
Atom
Posts
Comments
Atom
Comments
No comments:
Post a Comment