Thursday, September 22, 2011

free , آزرده ام از این رها شدگی بی تو






























آزرده‌ام، آزرده از این عمر نفس‌گیر
این تهمت‌آلوده به بدنامی و تحقیر
بس خسته‌ام ای شوقی رهایی تو کجایی؟
تا باز کنی از دل و دستم غل و زنجیر
آوار شدن وسوسه‌ی روز و شبت نیست؟
ای خانه‌ی دیرینه که با من شده‌ای پیر!
// شعر از حسین منزوی 

No comments:

Post a Comment

my favorite pictures

    Share/Save/Bookmark
    Subscribe
    Balatarin
    Powered By Blogger